در چهاردهمین روز از ماه مبارک رمضان برابر با ۱۶ فروردین ماه در مسجد بعثت بعد از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید احمدرضا شاهرخی با بیان آموزه هایی از قرآن کریم به تفسیر آیاتی از سوره مبارکه بقره پرداختند. «بسم الله الرحمن الرحیم» «الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة […]
در چهاردهمین روز از ماه مبارک رمضان برابر با ۱۶ فروردین ماه در مسجد بعثت بعد از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر؛ حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید احمدرضا شاهرخی با بیان آموزه هایی از قرآن کریم به تفسیر آیاتی از سوره مبارکه بقره پرداختند.
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد نبیه و آله الطّاهرین»
«وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ»
ترجمه:
و گروهی از مردم که اهل نفاق اند می گویند: ما به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم، در حالی که آنان مؤمن نیستند.
_______________________
«يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ»
ترجمه:
[به گمان باطلشان] می خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند، ولی [این حقیقت را] درک نمی کنند.
___________________________
«في قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ»
ترجمه:
در دلِ آنان بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ می گفتند، عذابی دردناک است.
___________________________
«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ»
ترجمه:
چون به آنان گویند: در زمین فساد نکنید، می گویند: فقط ما اصلاح گریم!
___________________________
«أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ»
ترجمه:
آگاه باشید! یقیناً خود آنان فسادگرند، ولی درک نمی کنند.
___________________________
در جلسه پیش بیان شد که نبی اکرم اسلام «ص» با چند دسته از دشمنان روبرو بوده، و این آیات در خصوص منافقین است که در قرآن از آنها بعنوان بیمار یاد میکند، و بر بیماری نفاق آنها افزوده می‌شود.
از دیگر خصوصیت منافقین
▫️عناد
▫️تنگ نظری
▫️لجاجت
▫️خیانت به مسلمانان
▫️ بی ایمانی است که گریبانگیر آنهاست و از آن رهایی ندارند.
یکی از افرادی که نهایت نفاق را در حق مسلمانان و پیامبر اکرم«ص» به کاربرد شخصی بود به نام «عبدالله ابن اُبی معروف به ابوحباب» که نسبش به قبیله خزرج می‌رسید.
تا قبل از هجرت پیامبر به مدینه، بین دو قبیله اوس و خزرج جنگهای فروانی رخ می‌داد تا آنکه سرانجام این دو طایفه به توافق رسیدند که عبدالله بن ابی را فرماندار مدینه کنند و همگی بر فرمان او باشند و تاجی هم برای او فراهم کردند.
با مسلمان شدن اکثریت مدینه و هجرت پیامبر«ص» به این شهر، عبدالله بن ابی، فضا را برای حکمرانی خود مناسب ندید و با ورود پیامبر به مدینه مخالف بود، او به ناچار اسلام را پذیرفت و مخفیانه تصمیم به اخراج پیامبر از مدینه گرفت که در این مورد آیه نازل شد، (سوره منافقون آیه ۸ )
«لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ ۚ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ»
ترجمه:
می گویند: اگر به مدینه بازگردیم، مسلماً آنکه عزیزتر است [یعنی عبدالله بن ابی رئیس منافقان] آن را که خوارتر است [یعنی پیامبر که هنوز به پندار آنان تمکن لازم را به دست نیاورده] از آنجا بیرون می کند، در حالیکه عزت و اقتدار برای خدا و پیامبر او و مؤمنان است، ولی منافقان [به این حقیقت] معرفت و آگاهی ندارند.
بنا بر برخی گزارشات، وی قصد ترور پیامبر را نیز داشت، و در هنگام ورود پیامبر به مدینه برخورد توهین‌آمیزی داشت، و زشتی طینتش را بیرون ریخت.
هر وقت گرفتاری برای مسلمانان پیش می‌آمد مسلمانان را سرزنش می کرد، وقتی سختی می آمد شایعه پراکنی میکرد.
نفاق وی بطوری آشکار بود که فرزندش حباب، از پیامبر اجازه خواست تا اگر چاره‌ای جز کشتن او نیست خودش سر پدرش را نزد پیامبر بیاورد؛ ولی پیامبر نپذیرفت و از او خواست که همچنان با او به نیکی رفتار کند.
پس از مرگ عبدالله،هنگام کفن کردن او، و اقامه نماز میت توسط پیامبر اسلام آیه نازل شد که:
«ولا تصل علی أحد منهم مات أبدا ولا تقم علی قبره» (سوره توبه، آیه ۸۴) که بر بدن او نماز نخوان.
ترجمه:
و هرگز به جنازه هیچ کدام از آنان نماز مخوان و بر گورش [برای دعا و طلب آمرزش] نایست؛ زیرا آنان به خدا و پیامبرش کافر شدند و در حالی که فاسق بودند، از دنیا رفتند
یک زمانی در جنگ احد با برخی دیگر از جوانان برای جنگیدن با مشرکین، در خصوص جنگیدن در شهر و خارج از شهر دچار تردید شدند، عبدالله با ۱۳ نفر از این جنگ کنار کشیدند، و مسلمانان را یاری نکردند.
این داستان سیمایی از چهره منافقان در زمان پیامبر را نشان میدهد که چگونه پیامبر اسلام با این دسته از منافقین روبرو بوده است.
در آن زمان سه دسته یهودی در مدینه حضور داشتند
▫️ بنی قنیقاع
▫️بنی نظیر
▫️بنی قریظه
هرکدام از اینها در مقابل مسلمانان به نحوی کارشکنی کردند.
پیامبر از اینها پیمان گرفته بود که با مشترکین همدستی نکنند، ولی یهودیان پیمان را زیر پا گذاشتند، مقدماتی فراهم کردند که از مشرکین حمایت کنند، پیامبر نیز اطلاع پیدا کرد و ده روز فرصت داد که مدینه را ترک کنند، در تمامی موارد عبدالله حامی یهودیان بود
منافقان امروز
الان نیز تحریک قومیت‌ها و مذاهب وجود دارد، و بشدت فعالیت دارند، در ماهواره ها در فضای مجازی، علیه قومیت ها کار می کنند، این از کارهای منافقین است، و تاریخ در حال ورق خوردن است.
خلق خوش رسول الله«ص»
علیرغم اینکه پیامبر اکرم با رنج فراوان و با زحمت های زیاد بین آنها اعتماد و مهربانی ایجاد کردند، اما منافقان دائم ازشیوه های گوناگون برای تفرقه افکنی بین این دو قوم ایجاد اختلاف می کردند، و در موارد مختلفی ایجاد فتنه می کردند.
علیه همسر پیامبر شایعه پراکنی کردند و تهمت زدند، که در سوره نور آیه ۱۱ به آن اشاره می کند، و رفع تهمت می کند، پیامبر به چه رنجی از دست منافقین دچار شد.
الان هم اینچنین است، به هرکس احساس کنند که با پایه های نظام اسلامی و در گسترش و ترویج معارف اسلامی نقشی دارد هم، اینکار را انجام می دهند و تهمت می‌زنند.
مسجد ضرار
یکی از کارهای عبدالله ابی که با همکاری جمعی انجام داد، ساخت مسجد ضرار بود، ضرار یعنی زیان رساننده.
عبدالله عامر نصرانی بواسطه اینکه افراد بیماری دارند و نمی‌توانند در مسجد قبا حضور پیدا کنند مسجدی را به نام ضرار ساختند.
با آمدن پیامبر به مدینه عبدالله عامر به مکه فرار کرد، و به مشترکین قریش پیوست و همدست آنها شد، و در جنگهای مسلمین از جمله جنگ احد علیه مسلمانان حضور و دخالت داشت.
او برای پیشبرد اهداف خودش به طرف قیصر روم رفت، که علیه مسلمانان لشکرکشی کند، در همانجا نامه نوشت که مسجد بسازند که ما از این طریق فتنه مذهب علیه مذهب را به کار ببریم و از این طریق ایجاد تفرقه کنیم، آیات ۱۰۷ تا ۱۱۰ راجع به مسجد ضرار است.
هدف آنها ساختن مسجد نبود، بلکه این بود که مبانی کفر را ترویج کنند، و در میان مسلمانان تفرقه ایجاد کنند، و مرکزی را برای ایجاد مخالفت با مسلمانان و پیامبر فراهم کنند.
در ادامه آیه نازل شد که
▫️مسجد قبا مسجدی است که بنیانش بر اساس تقوا و ایمان است،
▫️ولی مسجد ضرار بنای و پایه اش برای ضرر رساندن به مسلمانان است،
▫️برای تقویت کفر و تفرقه است،
و باید این چنین مسجدی را تخریب کرد،
▫️پیامبر آن مسجد را تخریب کردند
آیات ۱۳ به بعد در خصوص
▫️ترور شخصیت
▫️ ایجاد جنگ روانی
▫️ سازش با کفار علیه مسلمانان
▫️تهدید جانی
▫️ تحریم اقتصادی
▫️ استهزاء
▫️القای ترس است، و بهمین دلیل در این چنین فضایی کار را پیش بردند.
علیرغم اینکه آیات
«و ما هم بمومنین»
«و ما یشعرون»
«لهم عذاب الیم»
«بما کانوا یکذبون»
برای آنها آمد، آنها اعلام میکنند که تنها اصلاح گران ما هستیم، اما قرآن می فرماید اینها خودشان جزء مفسدین هستند، چون خُبث طینت دارند، زشتی درونی خود را نگه داری میکنند، این همان جرقه‌ای است که روح انسان را نابود میکند.
و بر عکس آنها، اگر ذره‌ای طینت پاک در وجود انسان باشد، انسان را نجات میدهد، کسی که ممکن است مقداری گناه داشته باشد، اما ارتباطش با
▫️ مسجد
▫️ با پایگاه
▫️ با قرآن
▫️ با دین
▫️ با نماز قطع نشده است
▫️ رذائل گوناگونی دارد
اما ارتباطش با محرم و صفر، ماه رمضان و شبهای قدر، با اهل بیت و زیارت امامان، با روحانیت قطع نشده، لذا همین خوبیها نجات او را فراهم می کند.
«والحمدلله رب العالمین»
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.