خطبه اول: “بسم الله الرّحمن الرّحیم” “الحَمدلِلّٰهِ رَبِّ العٰالمینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلىٰ سَيِّدِنٰا وَ نَبيِّنٰا اَبىالقاسِمِ المُصطَفىٰ مُحَمَّد(ص) و آلهِ الطّاٰهِرینَ سِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الأَرضین.» حجت الاسلام و المسلمین بهروز شمسیفر امامجمعه موقت خرمآباد، امروز جمعه شانزدهم دیماه ۱۴۰۱ در خطبههای نماز جمعه شهرستان خرمآباد که در مصلی الغدیر این شهرستان برگزار شد، […]
خطبه اول:
“بسم الله الرّحمن الرّحیم”
“الحَمدلِلّٰهِ رَبِّ العٰالمینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلىٰ سَيِّدِنٰا وَ نَبيِّنٰا اَبىالقاسِمِ المُصطَفىٰ مُحَمَّد(ص) و آلهِ الطّاٰهِرینَ سِیَّما بَقیَّةِ اللهِ فِی الأَرضین.»
حجت الاسلام و المسلمین بهروز شمسیفر امامجمعه موقت خرمآباد، امروز جمعه شانزدهم دیماه ۱۴۰۱ در خطبههای نماز جمعه شهرستان خرمآباد که در مصلی الغدیر این شهرستان برگزار شد، پس از حمد و ثنای الهی با اشاره به آیه۲۴ سوره انفال: “يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم” (ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را زنده میکند) افزودند:
دقت در این آیه هدف از خلقت را برای ما روشن میکند.
چند قسم حیات وجود دارد:
۱.◽️ حیات نباتی و گیاهی(که در قرآن میفرماید: “یُحیِالأرضَ بَعدَ موتِها” یعنی خدا زمین را زنده میکند بعد از مرگش
یعنی همین که با آمدن بهار گل و شکوفه و درخت بیرون می آید و زمین بعد از مرگی که در زمستان دارد حیات پیدا میکند)
۲.◽️ حیات حیوانی (که قرآن درباره آن می فرماید: “هُوَ یُحیی وَ یُمیت” یعنی او کسی است که زنده میکند و میمیراند.)
هر موجود زندهای از این حیات بهرهمند است. خصوصیات این نوع حیات که در بین همۀ موجودات زنده مشترک است عبارتند از:
▪️ خوردن
▪️ آشامیدن
▪️ خوابیدن
▪️ درای زوج بودن
▪️ فرزند داشتن
▪️ خانه و آشیانه داشتن
▪️ پوشاک داشتن
▪️ کار و تلاش
یعنی همۀ موجودات زنده صبح در این چرخه دنبال رزق و روزی خود حرکت میکنند و هیچ موجود زندهای پیدا نمیکنید که از این چرخه بیرون باشد. همۀ این نیازها هر روز تکرار میشود؛ تا اینکه مرگ یک به یک آنها را از این چرخه خارج میکند. بنا به قول قرآن کریم: ” کُلُّ نَفسِِ ذائِقَةُ المَت” یعنی هر جانداری مرگ را خواهد چشید.
در این نوع حیات، “انسان” با سایر موجودات مشترک است و اگر انسان به این نوع زندگی اکتفا کند و هدف او همین حیات باشد به نظر میرسد از موجدات دیگر عقب مانده است چون برخی از موجدات زنده ممکن است در برخی از این موارد(نیازها) مانند خوردن و خوابیدن تولیدمثل و تلاش از انسان پیشی بگیرند؛
اینها که هنر نیست؛
آیا موجودی که باید خلیفةالله در روی زمین باشد برای این زندگی خلق شده است؟ و امید و آرزو و هدفش باید برای این باشد؟
چنین موجودی به نظر نمیآید که خلقتش تبارکالله داشته باشد!
مقامِ “إنّی جاعلُُ فِیالأرضِ خَلیفة” که خداوند میفرماید به نظر نمیرسد با اکتفاء به این زندگی به دست بیاید!
انسان باید بیاندیشد چند درصد از بشریت به این زندگی اکتفاء کردهاند و برای آن برنامهریزی میکنند.
۳.◽️ نوع دیگری از حیات هم داریم که قرآن از قول انسان در روز قیام میگوید: ” یَقولُ یالَیتَنی قَدَّمتُ لِحَیاتی” یعنی: ای کاش برای حیاتم (ذخیرهای) فرستاده بودم.
ما نوعی از حیات داریم که “حیات اخروی” یا “حیات طیبه” است.
قرآن میفرماید: “مَن عَمِلَ صالِحاََ مِن ذَکَرِِ أَو اُنثی وَ هُوَ مُومِنُُ”
هر کجا قرآن دم از عمل صالح میزند ایمان همراه اوست؛ یعنی ثمره “ایمان” ، “عمل صالح” است.
ایمان اگر به عمل صالح نینجامد یا ایمان نیست یا بسیار ضعیف است و چنین ایمانی را دم مرگ شیطان از انسان میگیرد.
(در همین آیه پیرامون کسی که ایمان و عمل صالح داشته باشد) میفرماید: “فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةًوَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ” ما به او “حیات طیبه”میبخشیم و بالاترین اجر را به او میدهیم.
یعنی اگر انسان به این حیات قدم گذاشت تازه به “هدف از خلقت” رسیده که “تکامل انسان” و حیات طیبه یافتن” است.
آن اجر و پاداش متعلق به “حیات طیبه” و مومن همراه با عمل صالح” است.
تعبیر قرآن عجیب است؛ به “پیغمبر ص” (چون با خیلی از مردم صحبت میکرد و پند و اندرز میداد)میفرماید: ” إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ” یعنی: (ای پیامبر) تو نمیتوانی به این مُردگان بشنوانی!
تعبیر قرآن عجیب است؛ پیغمبر(ص) که با مُردهها حرف نمیزد!
با همینهایی که به ظاهر زندهاند حرف میزند؛ اما تعبیر قرآن این است که تو نمیتوانی به اینها بشنوانی! چرا؟ چون اینها مردهاند.
یعنی چه که مُردهاند؟ با “حیات حیوانی” که زندهاند؛ یعنی:
میخورند
میآشامند
نفس میکشند
رشد میکنند
تولید مثل دارند؛
پس اینکه قرآن اینها را تعبیر به “موتی” میکند یعنی اینکه از آن “حیات طیبه انسانی” مُردهاند؛ و زندهاند به حیات حیوانی!
اگر انسان “تقوا” و “ایمان” و “عمل صالح” را در پیش نگیر کار به جایی میرسد که بنا به فرمایش امیرالمومنین(ع) : “یَنظُرُ بِأَعیُنِهِم وَ یَسمَعُ بِأُذُنِهِم… و یَنطِقُ الباطِل عَلی أَلسِنَتِهِم” یعنی شیطان با چشمهایشان میبیند، با گوشهایشان میشنود، با زبانشان حرف میزند و باطل را بر زبانشان جاری میکند.
بعضی میبینید حرفهایی میزنند که انسان تعجب میکند که چرا این حرف را میزند؟! مگر مسلمان نیست؟ مگر خدا پیغمبر نمیشناسد؟
بله، به ظاهر او را میبینید که خودش دارد حرف میزند اما در باطن کس دیگری زمام امور او را در دست گرفته است و آن شیطان است و شیطان حاکم بر وجود اوست.
یعنی کسی که ارتباط با خدا نداشته باشد و این ارتباط را قطع کند شیطان حاکم بر او میشود.
کار به جایی میرسد که بنا به قول امیرالمومنین(ع) : “فالصُّورَةُ صُورَةُ إنسانٍ ، و القَلبُ قَلبُ حیوان” به صورت او که نگاه میکنی صورت انسان و قلبش قلب حیوان است.
چرا اینطور میشود؟ “لا يَعرِفُ بابَ الهُدى فَيتَّبِعَهُ ، و لا بابَ العَمى فيَصُدَّ عَنهُ” چون “باب هدایت” و “راه هدایت” را نمیشناسد تا از آن تبعیت کند.
یعنی اگر کسی میخواهد شیطان را از وجود خود دور کند باید از باب هدایت تبعیت کند. (منظور از “اهدنَا الصِراطَ المستَقیم” در قرآن عمل و تبعیت از صراط “علی بن ابیطالب ع” و “معصومین ع” است.)
میفرماید: او (انسانی که شیطان بر او مسلط است) باب هدایت را نمیشناسد(تا از آن تبعیت کند).
اگر کسی اینطور شد یعنی ایمان نیاورد، خدا، پیامبر(ص)، قرآن را نشناخت و به دستورات دین عمل نکرد کار به جایی میرسد که : “ذَلِكَ مَیِّتُ الْأَحْیَاءِ” یعنی او مُردهایست زنده نما! ؛ به ظاهر زنده ولی مُرده است؛ در ظاهر زنده(به زندگی حیوانی) ولی در واقع مُرده(به حیات انسانی) است.
اگر ما میخواهیم به آنجا برسیم(که از زندگی حیوانی دور و زنده به حیات طیبه باشیم) باید دارای “عمل باشیم.
در اشعار هم داریم که:
از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردَم به حیوان سر زدم
چون این خوراکی که پدر و مادر استفاده میکنند از این زمین(جمادی و خاک) به دست میآید و نطفه انسان از آن تشکیل میشود. و بعد از آن باید از حیات حیوانی بمیرد تا به حیات انسانی و طیبه برسد.
و در باب موقعی که انسان به این مرحله میرسد میگوید:
پس چه ترسم کی ز مردن کم شود
یعنی چنین انسانی اگر بمیرد که چیزی از او کم نمیشود؛ یک مرحله از حیات را میگذراند و قدم در راه مرحلۀ دیگری میگذارد.
و باز میگوید:
جملۀ دیگر بمیرم از بشر
تا بر آرم از ملائک بال و پر
یعنی رسیدن به مرحلۀ بالاتر و حتی جلو زدن انسان از ملائک.
یعنی انسان از مرحلۀ حیات نباتی گذشت و به مرحلۀ حیات حیوانی زنده شد
حیات طیبه با ایمان، عمل صالح و تقوا به دست میآید.
“أوصیکم عبادالله و نفسی بتقوی الله” خودم و همۀ شما را با این جمله دعوت به حیات طیبه میکنم.
اما حیات طیبه چطور به دست میآید؟
۱.▪️ امام علی(ع) : “بالعلمِ تکون الحیات”
با علم، معرفت و شناخت؛ یعنی دین، احکام، معارف خود را بشناسیم و اخلاق دین را یاد بگیریم.
۲.▪️ با معاشرت با انسانهای با فضیلت. امیرالمومنین(ع) میفرماید: “مُعاشَرَةُ ذَوي الفَضائلِ حَياةُ القُلوبِ”
۳.▪️ دین
۴.▪️ موعظه
امام علی(ع) خطاب به امام حسین(ع) میفرمایند: “أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ”
شرکت در مراسمات و مجالس دینی مانند نماز جماعت، مجالس اباعبدالله(ع)، حسینیه و مراسمات دیگر تا حیات پیدا کنیم و موعظات را بشنویم.
۵.▪️ ذکر و یاد خدا
امام علی(ع) : في الذِّكرِ حياةُ القُلوبِ
و بالاترین ذکر “نماز” است. انسانی که میخواهد زنده باشد نماز اول وقت را به جماعت و در مسجد بخواند.
چرا بعضی که خانههایشان به مسجد نزدیک است در مساجد حضور پیدا نمیکنند؟ در مساجد حضور پیدا کنیم تا موعظه شویم و زنده شویم و حیات پیدا کنیم.
انشاالله خداوند به همه ما توفیق عنایت کند که به این آیه عمل کنیم: “يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم”
ایشان در پایان خطبهاول را با ذکر دعا و قرائت سوره توحید به پایان رسانید.
خطبه دوم:
“بسم الله الرّحمن الرّحیم”
“الحَمدلِلّٰهِ رَبِّ العٰالمینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلىٰ سَيِّدِنٰا وَ نَبيِّنٰا اَبىالقاسِمِ المُصطَفىٰ مُحَمَّد(ص) و آلهِ الطّاٰهِرینَ والصلاة والسلام عَلی عَلیِِ اَمیرَالمُومِنینَ وَ عَلی فاطِمَةَ الزّهرا سَیِدَةِ النِّساءِ العالَمین وَ عَلی … وَ الحُجَّة المُنتَظََر بِحُبِّهِم نتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرءُ»
حجت الاسلام و المسلمین بهروز شمسیفر امامجمعه موقت خرمآباد، امروز جمعه شانزدهم دیماه ۱۴۰۱ در خطبه دوم نماز جمعه شهرستان خرمآباد با اشاره به حدیثی از امیرالمومنین(ع): “أَأَهْلَ الدُّنْيَا يُصْبِحُونَ وَ يُمْسُونَ عَلَى أَحْوَالٍ شَتَّى، فَمَيِّتٌ [فَمَيْتٌ] يُبْكَى وَ آخَرُ يُعَزَّى وَ صَرِيعٌ مُبْتَلًى وَ عَائِدٌ يَعُودُ وَ آخَرُ بِنَفْسِهِ يَجُودُ وَ طَالِبٌ لِلدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُهُ وَ غَافِلٌ وَ لَيْسَ بِمَغْفُولٍ عَنْهُ؛ وَ عَلَى أَثَرِ الْمَاضِي مَا يَمْضِي الْبَاقِي.” (همه مردم دنيا، شب را به روز مى آورند و روز را به شب مى رسانند و هر يك در حالى ديگر هستند: يكى مرده اى است كه بر او مى گريند، يكى را در مرگ عزيزى تسليت مى گويند، يكى بيمارى است بر زمين افتاده و گرفتار، يكى به عيادت بيمارى مى رود يكى در حال جان دادن است و، در همان حال، مرگ در پى اوست، و او خود در طلب دنياست، در عالم غفلت و، حال آنكه، مرگ از او غافل نيست. آنسان كه گذشتگان گذشته اند، بر جاى ماندگان هم خواهند گذشت.) گفت :
من فقط ترجمۀ حدیث را میخوانم : بهوش باشید مرگ را که نابود کننده لذتها و شکننده شهوتها و قطع کننده آرزوهاست؛ و به هنگام تصمیم بر کارهای زشت و گناه مرگ را به یادآورید؛ و برای انجام واجبات و شکر در برابر نعمتهای فراوان خدوانداز خدا یاری بخواهید.
بعد از آن میفرماید: بندگان خدا، شما را سفارش میکنم به ترک این دنیا؛ یعنی دل به آن نبندید. چرا؟ میفرماید: “التارکة لکم” چون اگر شما او را ترک نکنید او شما را ترک خواهد کرد. بدنهایتان را فرسوده خواهد کرد؛ کم کم ناتوان میشوید اگرچه دوست دارید همیشه جوان و باطراوت بمانید ولی دنیا به شما رحم نمیکند.
باز میفرماید: مَثَل شما و دنیا مانند سَفَری است که تا گام در آن میگذارید احساس میکنید دارد تمام میشود.
به نوجوانی، جوانی و کودکی برگردید که چطور گذشت!
میفرماید: در عزت و ناز دنیا بر یکدیگر پیشی نگیرید. فریب زینتها و نعمتهایش را نخورید؛ معرور نشوید و از رنج و سختی آن ننالید و ناشکیبایی و بی صبری نکنید زیرا عزت و افتخار دنیا پایان میپذیرد و نعمتهای آن نابود میگردد و رنج و سختی آن تمام میشود و هر مدت و مهلتی که در آن به شما داده شده به پایان میرسد و هر موجود زندهای به سوی مرگ میرود؛ آیا نشانههای زندگی گذشتگان که بر جامانده شما را از دنیاپرستی باز نمیدارد؟
در جای جای نهج البلاغه حضرت میفرماید به آثار گذشتگان خود نگاه کنید؛ بگوئید آنها که شما را ساختند الان کجا هستند و چه میکنند؟
و همچنین میفرماید که: اگر خردمندید آیا در زندگی پدرانتان آگاهی و عبرتآموزی نیست؟ مگر نمیبینید که گذشتگان شما برنمیگردند؟ و فرزندان شما باقی نمیمانند! مگر مردم دنیا را نمینگرید که با گذشت شب و روز حالات گوناگونی دارند؟(حالاتی که برشمرده شد)
دنیا این است و پایانش هم که با مرگ است. حضرت میفرمایند که مواظب باشید فریب نخورید و آماده و مهیا باشید که از این دنیا با دست پر بروید.
انشاءالله که همۀ ما در رعیات تقوا و عمل به دستورات حضرت اینگونه باشیم.
مناسبتهای هفته
۱۷ دیماه کشف حجاب به دستور رضاخان
در این هفته سالروز تلاش رضاشاه برای کشف حجاب را داریم که تلاش کرد حجاب را کنار بزند اما زنان و بانوان و دختران این مملکت مقاومت و ایستادگی و این نقشه را نقش بر آب کردند.
حجاب یک ضرورت دینی است. در این که دیگر جای شک و تردیدی نیست.
هم در قران آمده که: “وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا” یعنی و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر میشود (بر بیگانه) آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند مگر برای افرادی که محارم آنها هستند.
دشمن در این ایام خیلی تلاش کرد که این دستور و ضرورت دینی را خدشه دار و کمرنگ کند که الحمدلله این بار هم بسیاری از زنان و دختران این سرزمین نقشه دشمن را نقش بر آب کردند.
حجاب باعث:
استحکام خانواده
گرایش بانوان به ارزشها
کاهش آسیبهای اجتماعی و اخلاقی
بندگی پرودگار
می شود.
زنان کشور ما قبل وبعد از انقلاب با حجاب بودهاند. با همین حجاب هم در عرصههای تخصصی مختلف علمی، فنی و تکنولوژی درخشیدهاند.
چقدر از بانوان ما با پوشش حجاب در قلههای علمی قرار گرفتهاند!
همچنین در کسب مقامهای ورزشی که مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کردند.
حجاب باعث امنیت است. حجاب کجا جلوی پیشرفت را گرفته است؟
بسیاری از بانوان با حجاب با همین پوشش به جاهایی رسیدند که آقایان نرسیدهاند.
دشمنان قبل از این هم بر علیه حجاب تلاش کردند و موفق نشدند، باز هم موفق نخواهند شد.
۱۹دیماه قیام مردم قم
در سال۱۳۵۶ و در پی درج مطالب اهانت آمیز به امام خمینی رحمة الله علیه در روزنامه اطلاعات مردم قم قیام کردند و همین قیام سرآغازی برای شکل گیری انقلاب اسلامی و براندازی نظام فاسد شد.
این روز را گرامی می داریم و امیدواریم که همیشه در این مسیر حرکت کنیم.
۲۰دیماه شهادت امیرکبیر
یکی دیگر از مناسبت هایی که در پیش داریم شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر است.
شخصیتی که برای حل مشکلات مردم تلاش و کوشش می کرد و با دیانت و شجاعتی که داشت برای رفع آن مشکل اقدام می کرد.
همین ها باعث شد تا نام نیکش باقی بماند.
از مسئولین عزیزمان هم می خواهیم که اینگونه باشند؛ مشکلات را رصد و به موقع برای حل آن اقدام کنند. و آنجا که برای مردم مشکلی پیش می آید در جهت رفع آن تلاش کنند.
یکی از مشکلات الان گرانی سرسامآور است که زندگی مردم بخصوص فقرا را تحت تاثیر قرار می دهد.
تفاوت اجناس در چند مغازه که کنار یکدیگر هم هستند چقدر است؟ چرا باید اینگونه باشد؟
اینها یا به خاطر عدم نظارت است یا عدم مدیریت.
بعضی از گرانی ها را خود مردم هم می دانند که به خاطر تحریم است و نقشه دشمنان اثر دارد اما بعضی گرانی ها مربوط به تحریم نیست.
من بارها در اینجا اشاره کرده ام که مسئول یعنی کسی که روز قیامت از انسان سوال خواهد شد و سوال کننده هم خداست.
از چه چیزی می پرسند؟ از مسئولیتی که به دوش گرفته ای.
مسئولین باید رصد کنند و در بازار ها حضور پیدا کنند.
اصناف باید فعال باشند.
نظارت ها باید دقیق تر و بیشتر و با کنترل بهتری صورت گیرد و با اخلال گران در مسائل اقتصادی برخورد صورت گیرد تا در آینده نام نیک شما در تاریخ باقی بماند.
مانند امیرکبیر که به اندازه توانش در این مسیر تلاش کرد که یاد او را گرامی می داریم.
امیدواریم که خداوند همه مسئولینی که در این مسیر هستند را یاری و کمک کند تا بتوانند در خدمت به مردم و کشور موفق باشند و هم بتوانند مشکلات را رصد هم نظارت هم مدیریت و هم با اخلالگران برخورد کنند.
ایشان در پایان خطبه دوم را با ذکر دعا و قرائت سوره عصر به پایان رسانید.
1401/10/16
نظرات
ارسال دیدگاه برای این نوشته بسته می باشد.